مردی که همسرش را بعد از مدتها اختلاف خانوادگی به قتل رسانده است در جریان بازجوییهای تخصصی پلیس به جرمش اعتراف کرد.
به گزارش شرق، زنی چندروز قبل در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی١١٠ شهرستان تفرش به ماموران خبر داد دوستش به نام ساناز به طرز مشکوکی فوت شده است. گروهی از ماموران بعد از دریافت این خبر راهی خانه ساناز شدند و فهمیدند این زن در زیرزمین خانه پدرشوهرش زندگی میکرد و جسد نیز در همانجا رها شده است.
کارآگاهان بعد از مشاهده جسد با آثار جراحت روی صورت متوفی مواجه شدند و در ادامه آثار خونمردگی را روی گلوی این زن تشخیص دادند؛ به این ترتیب شکی باقی نماند که ساناز به قتل رسیده است.
بررسیهای اولیه نشان میداد قاتل یا قاتلان به راحتی وارد زیرزمین شدهاند. نحوه پوشش متوفی نیز نشان میداد او عامل یا عاملان جنایت را میشناخت. علاوهبر این سرقتی نیز از خانه انجام نشده بود. مجموعه این سرنخها سبب شد پلیس به کنکاش در زندگی خصوصی ساناز بپردازد. در این مرحله فاش شد زن جوان از مدتها قبل با شوهرش به نام مسعود بهشدت اختلاف داشت بهگونهای که آنها جدا از هم زندگی میکردند. تحقیقات بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی ادامه یافت و فاش شد مسعود از مدتی قبل بهدلیل اختلافاتی که با همسرش داشت خانه را ترک کرده و به شهرستانی دیگر رفته بود اما روز حادثه در تفرش حضور داشت و به خانهاش نیز سر زده بود. به این ترتیب مرد جوان در مظان اتهام قرار گرفت و کارآگاهان او را بازداشت کردند.
مسعود در بازجوییهای اولیه ادعا کرد از قتل همسرش خبر ندارد اما وقتی نتوانست به سوالات پیدرپی پلیس پاسخ دهد چارهای جز بیان واقعیت ندید و به ارتکاب جنایت اقرار کرد.
او گفت: «اختلافات من و همسرم خیلی گسترده بود و کار به جایی رسید که احساس کردم نمیتوانم با او زندگی کنم به همین دلیل از خرداد سال پیش به شهری دیگر رفتم تا اینکه باخبر شدم او از من شکایت کرده و مهریه و نفقهاش را اجرا گذاشته است. به همین دلیل برای پیگیری موضوع به خانه برگشتم.»
متهم به قتل در ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت: «بعد از بازگشت به تفرش چندبار با ساناز جروبحث کردم و درگیریهای ما ادامه داشت تا اینکه روز حادثه او از خانه بیرون رفت و خیلی دیر برگشت. وقتی از او پرسیدم اینمدت کجا بود، جواب درستی نداد و ما باز باهم سر این موضوع مشاجره کردیم و من به طبقه بالا رفتم. دقایقی بعد برای برداشتن سیگار به زیرزمین برگشتم که همین کار باعث شد دوباره با هم جروبحث کنیم. اینبار بهشدت عصبانی شده و کنترل خودم را از دست داده بودم. در همان حالت دستم را روی دهان و گلوی ساناز گذاشتم و فشار دادم.
همسرم بعد از چندلحظه از حال رفت و روی زمین افتاد البته من متوجه نشدم فوت شده است آنقدر ترسیده بودم که به سرعت از خانه فرار کردم. ساعتی بعد مطلع شدم زنم جان باخته و یکی از دوستانش موضوع را به پلیس اطلاع داده است.» سرگرد «سیروس دالوند» فرمانده انتظامی شهرستان تفرش درباره این پرونده گفت: «پس از اقرار متهم، صحنه قتل بازسازی و قاتل با صدور قرار بازداشت روانه زندان شد.»
.: Weblog Themes By Pichak :.